۱۳۸۹ تیر ۸, سه‌شنبه

سیمای دوگانه‌ی زن در بوف کور

دستگاه رمل ایرانی ظاهراً شباهت زیادی به کتاب «یی»، یعنی یی‌چینگ چینی‌ها
دارد. سال‌ها فکر می‌کردم به چه علت چینی‌ها کتاب را دارند و ما رمل را که در مشت انسان جای می‌گیرد. اینک اما متوجه می‌شوم که همان‌قدر که انسان چینی و ژاپنی از موهبت داشتن خانه برخوردار بوده‌اند، انسان ایرانی، به دلیل یورش‌های دائمی قبایل، از داشتن خانه‌ی امن و راحت محروم بوده است. پس کتاب را تا حدود دستگاه کوچکی تقلیل داده است که بتواند دائم در حال حرکت و خانه به دوش باشد. بگذریم.


شهرنوش پارسی‌پور
سیمای دوگانه‌ی زن در بوف کور
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۳۸۹
در سایت زمانه بخوانید: سایت زمانه



بخش سوم:
در جوار کنفوسیوس که از برتری اصل نرینه سخن در میان می‌آورد، دائوئیان ظهور می‌کنند که بر اصل مادینه برتری می‌نهند. در چنین کشاکش فلسفی است که انسان چینی روی دوپا می‌ایستد. اما انسان خاورمیانه همیشه موظف بوده است خود را تحقیر کند و یا خود را شرور بپندارد. پس بسیار طبیعی به‌نظر می‌رسد که در سده‌ی اخیر مردم بکوشند خود را از قید پادشاهان نجات دهند. این ابداً به این معنا نیست که پادشاهان بد هستند، بلکه صرفاً بدان معناست که انسان ایرانی ناخودآگاه کوشش دارد میان دو وجه نرینه و مادینه‌ی حضورش تعادل برقرار کند.
هدایت مردگی یا تظاهر به مردگی وجه مادینه را بررسی می‌کند، و در «بوف کور» نشان می‌دهد که چگونه کشتن این وجه از حضور منجر به پیری ترسناکی می‌شود. انسانی را در نظر بگیریم که از زمان جوانی، به دلیل کشتن وجه مادینه‌ی حضورش یک بعدی است. او یا خم راه می‌رود و یا تمام تکیه‌اش را روی پای چپ نهاده تا با بخش راست بدنش این زشتی هیولاواره را بپوشاند.
تاریخ انتشار: ۱۹ تیر ۱۳۸۹
در سایت زمانه بخوانید

هیچ نظری موجود نیست: