ایلیچ با یکی فرانسوی، با دیگری انگلیسی و با من آلمانی حرف میزد و به راحتی از این زبان به آن زبان میرفت. میدانستیم که به یازده زبان میخواند و مینویسد و حرف میزند. گفتم «خوشا به حالت که این همه زبان میدانی». جواب داد «زبان مادری فقط از کلمات تشکیل نمیشود. بلکه از سکوت بین کلمات نیز شکل میگیرد»، و توضیح داد: «چرخ گاری را دیدهای؟ چندین پره دارد و فضای خالی بین پرهها. پرهها همان کلماتاند و فضای خالی بین پرهها سکوت»، و افزود «در زبانهایی که من میدانم جای فصاحت سکوت خالیست».
دلم به حالش سوخت. چرخ گاری او پره داشت، ولی از فضای خالی بین پرهها خبری نبود…
هگل در یکی از سخنرانیهایش که به «سخنرانیهای دبیرستانی» مشهور است، به شاگردانش اندرز میدهد که زبان خارجی بیاموزند. زیرا این آموزش بدانان فرصت میدهد تا از بیرون به فرهنگ خویش بنگرند. آری، بیگانه شدن از خویش در صورتی نکوست که پیشدرآمد یگانگی با خویش در سطح دیگر و بالاتری باشد….
اقامت در خارج سبب نیز شده است که ما ایرانیان فرصتی بیابیم تا آن تصویر ناراستی را راست گردانیم که از فرنگی و فرنگستان داشتهایم. در جهاننگری ما اروپا و اروپایی پدیدههایی بودند که هیچ نقص و عیبی در وجودشان نبود. ولیکن امروز به چشم میبینیم و تقریباً هر روز تجربه میکنیم که آن تصویری که از اروپا داشتیم، تصویری آرمانی بود که از حقیقت گهگاه همان قدر فاصله داشت که از زمین تا آسمان.
اکنون به جرأت میتوانیم بگوییم که ما همانگونه میتوانیم از اروپا بیاموزیم که اروپا از ما. این اعتماد به نفس تازه برای ما فرصتی فراهم خواهد آورد که میهن خود را پس از پایان این مصیبت بزرگی که برآن رفته است، به گونهای بازسازی کنیم که با سنت و فرهنگ ما سازگار باشد. این سبب خواهد گردید که آنچه ساختهایم در برابر توفانهای اجتماعی مقاومتر باشد.
تبعید و مهاجرت از نگاه هوشنگ وزیری/ عباس معروفی تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۸۹
در سایت رادیو زمانه بخوانید.
۲ نظر:
سلام عزیز. مطلب خوبی گذاشتی. مرسی.
مرسی عزیز. نظر لطف دارید.
ارسال یک نظر