۱۳۹۰ خرداد ۱۲, پنجشنبه


گوشه‌هایِ شلوغ
ارتفاعِ هبوطِ مگس.


مگس به آب وُ آتش نمی‌زند
به تو زل می‌زند
دُکمه‌هایِ کَنده‌یِ پیراهن.


۲

با خط‌کش‌هایِ من
ارتفاع قدی ندارد

: کاغذهایِ تاخورده
و شقیقه‌هایم بر تارکِ چند صاعقه



بالایِ تلِ خواب‌هایم می‌مانم.



٣

یک کرور کتاب
وآتشی برایِ دلِ مرغِ آتشخوار


ما در سقوط‌هایِ آزاد مولیدیم


:


زانو، مچاله در رگ
رگ، بریده لایِ استخوان
استخوان، سرِنخِ پاره

و گچ، سیاه می‌زد
صفحه‌ای برصورت.



۴

گلویِ خشکِ رود
لَه لَهِ ماهیخوار


مچالگی‌ها
مثلِ لبخندهایِ سمتِ نقطه‌هایِ نامعلوم
رنگِ تو را دارند

: دهلیزهایِ تُو به تُو
: تلِ جهان.



۵

از سیب و تفاله
رگ، خاطره‌ای دارد

یک نیم: آواره‌تر از چاقو
یک نیم: دندان‌تر از دندان
کرمی‌که قالبِ تن تهی نکرد
در ماهیچه‌هایِ خاک
نرمایِ دهان شد
وَ چینِ دماغ.


/استکهلم
/پنج‌شنبه ۲۰ فروردين ۱٣٨٨ - ۹ آوريل ۲۰۰۹












هیچ نظری موجود نیست: