۱۳۸۹ آبان ۹, یکشنبه

سیمین بهبهانی
به روایت شهرنوش پارسی پور


در مورد شخص من احتیاطاً هردو نوع شایعه وجود داشت. برای هیچکس روشن نبود که این نویسنده‌ی زن به کدام گروه سیاسی وابسته است. در عین حال همیشه یک زن در جامعه‌ی ما از نظر جنسی زیر سئوال است: او چه می‌کند؟ این جامعه‌ای‌ست که زن‌ها را در آن سنگسار می‌کنند. روشنفکرانش نیز فاصله‌ی زیادی با مردمی که چنین می‌کنند ندارند. این هم واقعیتی‌ست که خانم بهبهانی به نسبت دیگران در رابطه با من رفتار معقول‌تری داشت.
/.../
آخرین شاهکار در همین اسفندماه سال هشتاد و هشت شمسی رخ داده است. از ایشان دعوت به عمل آمده بود تا برای ایراد سخنرانی و شعرخوانی به فرانسه برود که جمهوری اسلامی از خروج او ممانعت به عمل آورد. این کاملاً نشان می‌دهد که خانم سیمین بهبهانی وزنه‌ی سنگینی است که حضورش جمهوری اسلامی را آزار می‌دهد. بی‌شک توان روحی این زن با اقتدار بسیار بالاست. هیچکس هم نمی‌تواند ادعا کند که پدر یا شوهر یا برادر به جای او شعر می‌گوید.
بلکه این خود بانو است که در عرق‌ریزان روحی دست به کار نوشتن است. شایعه‌ی باستانی و پدرسالارانه‌ی بی‌لیاقتی زنان در انجام هرکار به پایان خود رسیده است. روشن است که زنان دارند به‌طور جدی کار می‌کنند و روشن است که زنان دارند می‌آموزند دیگر به یکدیگر به عنوان شیئی جنسی و ابزار فروشی نگاه نکنند. زن حرم دارد به بوته‌ی فراوشی می‌افتد و زن نوین دست از آستین بیرون می‌آورد.
سیمن بهبهانی یک نمونه‌ی متعالی از زن معاصر است. امید که در سلامت کامل زندگی کند. بسیار بودند که فکر می‌کردند با گرفتاری چشمی که ایشان پیدا کرده خاموش خواهد شد. چه اشتباه بزرگی می‌کردند: «درخت‌ها همیشه ایستاده می‌میرند.»
/.../

در رادیو زمانه بخوانید

هیچ نظری موجود نیست: