۱۳۹۰ خرداد ۲۷, جمعه


قطعات زیر اولین بار در سایت «کتاب شعر» منتشر شد.


نرمه‌ های نوستالژیک




هدیه‌یِ سالِ 1339

داروگر

به خانواده‌هایِ باسلیقه

صابون سونژ

با کیفیتِ بسیار ممتاز و عطرِ مطبوع

داروگر خدمت‌گزارِ خانواده‌هاست






وحشی‌تر از خاک دامنی دارند

بادهای بی‌مقصد

کوتاه‌تر از لحظه‌ای که تاب نمی‌آورند.



این آسمان ولی

همیشه چیزی در ذخیره دارد

همیشه شاید یک تک‌ستاره چشمکی که

بکارتِ قله‌ها را می‌دَرَد.







این مقایسه‌ای است بین بلوزی نو،

و بلوزی که بارها با برف شسته شده است

برف یک محصولِ خوب و مطمئن






بیرون برف می‌بارد

تنها کبکِ عاشقِ دشت

به انتظارِ آویشنِ صحرائی

درونِ یک قطره اشک می‌میرد.







ژیان 1349

زیان با مزایای برجسته فنی و ایمنی موجود

اینک برای سالِ 1349 با قفلِ فرمان استارت دکمه‌ای و با رنگهایِ دلپذیرِ طبیعت تقدیم هموطنانِ عزیز می‌گردد.

ژیان اتومبیلِ مردم.





عقربه‌ها را چند ثانیه جلو بکش



رعد دیوارهایِ بلند دارد

پشتِ گورستان






پودرِ رخت‌شوئی تاید بهتر و ارزان تر





خاک

تُرد و تازه می‌شود

از بویِ پیراهنت

در باد



لایِ تَرَک‌‌هایش

شیشه‌یِ آب‌هایِ زمستانی‌ست

بلورِ نازکِ تنَت.










نوروزِ امسال

بلیطِ دوقلو با مرغ و ماهی

پولدارت کنه امسال الهی



جایزه‌ِ قهرمانِ شانس:

یک‌دستگاه پیکان 51







دست در درازدستی‌هایش افتاد

دهان در کف وُ درباد

سایه‌یِ گرگ را می‌بینم

آنقدر ماه را لیسیده

که زیرِ سقفِ نقره هم

سفره‌اش خالی‌ست.








آدامسِ خروس‌نشان


من خروس می‌خوام

دهان را خوشبو می‌کند

هضم را آسان

اعصاب را آرام

و هوش را زیاد می‌کند









از سیب و تفاله

رگ، خاطره‌ای دارد



یک نیم: آواره‌تر از چاقو

یک نیم: دندان‌تر از دندان

کرمی‌که قالبِ تن تهی نکرد

در ماهیچه‌هایِ خاک

نرمایِ دهان شد

وَ چینِ دماغ.








اگه گفتین چه فرقی داره

یک زنِ سکسی!

با یک یخچالِ آزمایش!







من

همه‌یِ محاسبات را خط می‌زنم

یقه‌ام را بالا می‌کشم

برمی‌گردم

پشتِ سرم؛






این بالاترینِ قله است

در تهی‌ترین خاک،

وقتی از شکاف‌هایِ هزارهزارش

قطره‌ای هم نمی‌بارد.



استکهلم

تابستان دوهزار و نه میلادی

هیچ نظری موجود نیست: