«سمک
عیار» یکی از قدیمیترین نمونههایِ داستانپردازی در ادبیاتِ فارسیِ قرن ششم
هجری به شمار میآید. این داستان به زبانِ تودهیِ مردم سینه به سینه نقل شدهاست.
شاید به همین سبب شخصیتهایِ قصّه فاقدِ فردیتِ زبانی هستند. آدمهایِ قصّه صرفِ
نظر از تعلّقاتِ طبقاتی، علایق و وابستگیهایِ فرهنگی، جنسیت و موقعیتِ اجتماعی
همه با یک شیوه سخن میگویند. اگر نامها از دیالوگها یا گفتوگوها حذف شوند،
دشوار بتوان افراد را از هم بازشناخت. در این داستان حتا جنّ و پری با همان زبانی
سخن میگویند که عیاران و شاهان.
ساختار هستی شناسانه و خودشناسی در «سمکِ عیار» به همان اندازه
عامیانه و پیشپا افتاده است که زبانِ شخصیتهایِ داستان. البته شرحِ دلاوریها و
پهلوانیهایِ مردانِ جوانِ نیرومند و تندرست و عیاران مفصل و جامع است. آداب و
رسوم و سنتها و اصولِ اخلاقیِ این مردان نیز از قلم نمیافتد. این مردانِ جوان یا
اهلِ چین هستند یا ماچین. این مسئله نیز نه در شیوهیِ سخنگفتنِ آدمها تأثیر میگذارد
و نه در بینش و نگاهِ هستیشناسانهیِ آنها.
ادامه: در سایتِ «رندان» بخوانید:
نبضِ تندِ تابوها
کتابِ «سَمَک عَیّار» اوّلین بار به همّتِ دکتر پرویز ناتل
خانلری در پنج جلد در سالهایِ ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۳ توسطِ انتشارات بنیاد فرهنگ ایران منتشر شد. این داستانِ عامیانه یکی از معروفترین داستانهایِ
فارسی توسط نویسنده یا نویسندگانی ناشناس نوشته شد و سینه به سینه نقل. فرامرز بن
خداداد بن عبدالله کاتب ارجانی اوّلین کسی بود که دست به جمع آوری شنیدههایِ خود
زد. وی این داستان را از زبانِ راوی به نام صدقهیِ ابوالقاسم شنیده بود.
صدقه ابوالقاسم از اهالیِ شیراز بود و فرامرز بن خداداد بن عبدالله از اهالیِ ارجان
فارس. امّا شیوهیِ نگارشِ متن و محلِّ وقوعِ بخشی از ماجراها این گمان را برمیانگیزاند
که کتاب در استان خراسان تدوین شده باشد.
داستانِ «سمک عیار» به عنوان یکی از پشتوانهیِ فرهنگی
ما از دیدگاههای گوناگونی قابل بررسی است. «سمک عیار» یک داستان عامیانه و تخیلی
است و از همین روی دریچههایِ گشودهای دارد بر رویِ فرهنگِ ایرانی و زبان فارسی.
داستانهایِ لایه به لایه یکی از ویژگیهایِ «سمک
عیار» است. شاهان و درباریان عمدتأ محورِ این داستانها هستند، امّا زبان و شیوهیِ
پرداختن به مسائلِ دربار و شاهان بر پایهیِ نگرشیِ عامیانه و مردمی ریخته شدهاست.
ادامه: در سایتِ «رندان » بخوانید:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر