۱۳۹۱ دی ۱۳, چهارشنبه

زبان و ساختارِ فکری - ادبیِ سمک عیار



«سمک عیار» یکی از قدیمی­ترین نمونه­هایِ داستان­­پردازی در ادبیاتِ فارسیِ قرن ششم هجری به شمار می­آید. این داستان به زبانِ توده­یِ مردم سینه به سینه نقل شده­است. شاید به همین سبب شخصیت­هایِ قصّه فاقدِ فردیتِ زبانی هستند. آدم­هایِ قصّه صرفِ نظر از تعلّقاتِ طبقاتی، علایق و وابستگی­هایِ فرهنگی، جنسیت و موقعیتِ اجتماعی همه با یک شیوه سخن می­گویند. اگر نام­ها از دیالوگ­ها یا گفت­و­گوها حذف شوند، دشوار بتوان افراد را از هم بازشناخت. در این داستان حتا جنّ و پری با همان زبانی سخن می­گویند که عیاران و شاهان. 

ساختار هستی شناسانه و خودشناسی در «سمکِ عیار» به همان اندازه عامیانه و پیش­پا افتاده است که زبانِ شخصیت­هایِ داستان. البته شرحِ دلاوری­ها و پهلوانی­هایِ مردانِ جوانِ نیرومند و تندرست و عیاران مفصل و جامع است. آداب و رسوم و سنت­ها و اصولِ اخلاقیِ این مردان نیز از قلم نمی­افتد. این مردانِ جوان یا اهلِ چین هستند یا ماچین. این مسئله نیز نه در شیوه­یِ سخن­گفتنِ آدم­ها تأثیر می­گذارد و نه در بینش و نگاهِ هستی­شناسانه­یِ آن­ها.
 
ادامه: در سایتِ «رندان» بخوانید:
 
نبضِ تندِ تابوها
 
 
 کتابِ «سَمَک عَیّار» اوّلین بار به همّتِ دکتر پرویز ناتل خانلری در پنج جلد در سال‌هایِ ۱۳۳۷ تا ۱۳۵۳ توسطِ انتشارات بنیاد فرهنگ ایران منتشر شد.  این داستانِ عامیانه یکی از معروفترین داستان­هایِ فارسی توسط نویسنده یا نویسندگانی ناشناس نوشته شد و سینه به سینه نقل. فرامرز­ بن خداداد بن عبدالله کاتب ارجانی اوّلین کسی بود که دست به جمع آوری شنیده­هایِ خود زد. وی این داستان را از زبانِ راوی به نام صدقه­یِ ابوالقاسم شنیده بود.
صدقه ابوالقاسم از اهالیِ شیراز بود و  فرامرز بن خداداد بن عبدالله از اهالیِ ارجان فارس. امّا شیوه­یِ نگارشِ متن و محلِّ وقوعِ بخشی از ماجراها این گمان را برمی­انگیزاند که کتاب در استان خراسان تدوین شده باشد.
داستانِ «سمک عیار» به عنوان یکی از پشتوانه­یِ فرهنگی ما از دیدگاه­های گوناگونی قابل بررسی است. «سمک عیار» یک داستان عامیانه و تخیلی است و از همین روی دریچه­هایِ گشوده­ای دارد بر رویِ فرهنگِ ایرانی و زبان فارسی.
داستان­هایِ لایه به لایه­­ یکی از ویژگی­هایِ «سمک عیار» است. شاهان و درباریان عمدتأ محورِ این داستان­ها هستند، امّا زبان و شیوه­یِ پرداختن به مسائلِ دربار و شاهان بر پایه­یِ نگرشیِ عامیانه و مردمی ریخته شده­است.
 ادامه: در سایتِ «رندان » بخوانید:

هیچ نظری موجود نیست: