آرامشِ خانم نویسنده، اگر در سطرهای این گفتوگو نیز به چشم نیاید، در شعرها، نوشتهها و به خصوص، صدایش نمود چشمگیر و گوشنوازی دارد. خانم نویسنده از قضا نویسندهای مهاجر است اما به بحث اندوه غربت که میرسیم میگوید: «زمین مال همهی ماست. مرزها را ما انسانها ساختهایم. انسان به دلایلِ مختلف و در طولِ تاریخ، همواره در حرکت بوده است. که حرکت مایهیِ اصلی زندگی است. حرکت به سکون شبیخون میزند. بی حرکت، جهان میایستد.» شاید برای همین ادبیاتاست که صدایش پُر از آرامش است، شعرهایش پُر از آرامش است؛ آرامشی زنانه، اما خود، به بار جنسی واژگان اعتقادی ندارد: «به هر تقدیر واژهها فی نفسه بار جنسی ندارند، بلکه این فرهنگ و نگاه ما به پدیدههایِ انسانی است که به واژهها و جملههای ما رنگ میبخشد. اگر ادبیات از بلایِ طبقهبندیهایی از این دست بی بهره نمانده است برمیگردد به همین فاکتورِ مذکور. خب طبیعی است من زنم. امّا قبل از زن بودن انسانم. با تجربیاتی تلخ و شیرین. من از تجربیاتم مینویسم. نمینویسم که بگویم زنم. من مینویسم که بگویم انسانم و حرف دارم. همین.»
رباب محب، شاعر، نویسنده، مترجم و پژوهشگر، زادهی پانزدهم مهر ماه هزار و سیصد و سی و دو در اهواز است و بیست سالی میشود که در استکهلم سوئد به سر میبرد. آثار او به شرح زیر است:
۱ نظر:
سلام خانومِ محبِ عزیز . انسیه هستم . انسیه اکبری . نمیدونم منو به یاد میارین یا نه . خبر دارید که فیس بوک و تمام ایمیل ها و وبلاگم هک شده بود . دسترسی به شما و آقای واثقی برام ممکن نبود تا با سرچ کردن وبلاگ شمارو پیدا کردم . خوشحالم از این بابت . می خواستم اگر امکانش هست آدرس ایمیلی از آقای واثقی بمن بدید تا کتاب سوم ام رو براشون بفرستم . تا اگر موافق بودند چاپ بشه . خیلی متشکرم . انسیه . این آدرس ایمیل من هست : lonelywolf1361@yahoo.com.au
ارسال یک نظر